میگن هیچ عشقی تو دنیا
مثل عشق اولی نیست
میگذره یه عمری اما
از خیالت رفتنی نیست
داغ عشق هیچکی مثل
اون که پس میزنتت نیست
چه بده تنهاشی وقتی
هیچ کسی هم قدمت نیست
چقده سخت بدونی
اون که میخوایش نمیمونه
که دلش یه جای دیگس و
همه وجودش مال اونه
چه بده برای اونکه
جون میدی غریبه باشی
بگی میخوام با تو باشم
بگه میخوام که نباشی
زیباست بخاطر توزیستن وبرای توماندن وبه پای تو سوختن و
چه تلخ وغم انگیزاست دوراز تو بودن برای تو گریستن وبه
عشق ودنیای تو نرسیدن ای کاش می دانستی بدون تو وبه دور
ازدستهای مهربانت زندگی چه ناشکیباست
اونی که گفتم نرو گفت نمیشه
دیروز دیگه رفت واسه ی همیشه
وقتی میخواست بره اون منو صدا کرد
واستاد و تو چشام خوب نگا کرد
گفت میدونی خودت برام عزیزی
این اشکارم بهتره که نریزی
مجبورم برم که سفر چاره ی کارمه
یاد اون خاطرات مرحم دل پارمه
تقدیر ما از اولم همین بود
یکی تو آسمون اونیکی زمین بود
تو تقدیر ما هر چی حیرونیه
مال خطوط روی پیشونیه
شاید اگه دائم بودی کنارم
یه روز می دیدی که دوست ندارم
می خوام برم و تا ابد بمونم
سخته برای هر دو مون میدونم
آره گفتی کسی که میشه ستاره
هیچ چاره ای به جز سفر نداره
گریه نکن گریه هاتو نگه دار
لازم میشه گریه وقت دیدار
خودم میرم عکسام ولی تو قابه
میشنوه حرف اما بی جوابه
بارون که بارید برو زیر بارون
به یاد دیدار اون روزامون
تو چمدونم پر عطر یاسه
چشام با چشای تو در تماسه
رفتن من اسب سرنوشته
همونی که رو پیشونیمون نوشته
فکر نکن دوری و اینجا نیستی
قلب من اونجاست و تنها نیستی
منتظر شعرا و نامه هاتم
هر جا میری، بدون منم باهاتم
غصه نخور زندگی رنگارنگه
یه وقتایی دور شدنم قشنگه
دیگه سفارش نمیکنم عزیزم
نزار منم اینجوری اشک بریزم
شاید یه روزی به هم رسیدیم
همدیگرو شاید یه جایی دیدیم
مراقب گلدون اطلسی باش
یه وقتایی منتظر کسی باش
کسی که چشاش یه کمی روشنه
شاید یه قدری هم شبیه منه
دیگه باید برم خیلی دیره
فقط نزار خاطرمون بمیره
با خدافظی منو در به در کرد
اشکامو دید و بعدش سفر کرد
از وقتی رفت دستام رو به آسمونه
شاید پشیمون بشه برگرده بمونه
فهمیدم امروز سفرم یه درده
من چیکار کنم اگه که بر نگرده
پشت سرش میریزم آب یه دریا
منتظر میشینم بی تاب تا فردا
الهی که بدون هیچ فرودی
بشه ستاره و برگرده به زودی
عشق یعنی شب نیایش با خدا
تا طلوع صبح دلتنگی دعاعشق یعنی آه دیگر پشت آه
سوز دل را پرکشاندن تا به ماه
عشق یعنی گریه های بی صدا
چشم خیس دختری دور از نگاه
عشق یعنی لحظه های انتظار
دل به فردا بستن و روز بهار
عشق یعنی بارش از دیده چو ابر بهر دیدار دوباره باز صبر
عشق یعنی بهترین حس نیاز
سوی تنها خالق هستی نماز
عشق یعنی این منه دیوانه وار
کرده ام خود را فدای عشق یار
عشق یعنی وختنها از درون،
عشق یعنی سوختن تا ساختن ،
عشق یعنی عقل و دین را باختن ،
عشق یعنی دل تراشیدن ز گل ،
عشق یعنی گم شدن در باغ دل ،
عشق یعنی تو ملامت کن مرا،
عشق یعنی می ستایم من تو را ،
عشق یعنی در پی تو در به در ،
عشق یعنی یک بیابان درد سر،
عشق یعنی با تو آغاز سفر ،
عشق یعنی قلبی آماج خطر،
عشق یعنی تو بران از خود مرا ،
عشق یعنی باز می خوانم تو را ،
عشق یعنی بگذری از آبرو ،
عشق یعنی کلبه های آرزو،
عشق یعنی با تو گشتن هم کلام ،
عشق یعنی شاخه ای گل در سبد ،
عشق یعنی دل سپردن تا ابد ،
عشق یعنی سروهای سر بلند ،
عشق یعنی خارها هم گل کنند،
عشق یعنی تو بسوزانی مرا ،
عشق یعنی سایه بانم من تو را ،
عشق یعنی بشکنی قلب مرا ،
عشق یعنی می پرستم من تو را،
عشق یعنی آن نخستین حرفها ،
عشق یعنی در میان برفها ،
عشق یعنی یاد آن روز نخست ،
عشق یعنی هر چه در آن یاد توست ،
عشق یعنی تک درختی در کویر ،
عشق یعنی عاشقانی سر به زیر،
عشق یعنی بگذری از هفت خان ،
عشق یعنی آرش و تیر و کمان ...
عشق یعنی بی پروا شدن سعی از قطره تا دریا شدن
چقدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت
دزدیده و به جاش یک زخم همیشه گی ،
رو قلبت هدیه داده زل بزنی به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی
حس کنی که هنوز هم دوسش داری
چقدر سخته دلت بخواد سر تو باز به دیواری تکیه بدی
که یک بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده
چقدر سخته تو خیالت ساعت ها با هاش حرف بزنی اما
وقتی دیدیش هیچی جز سلام نتونی بگی
چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه ها تو خیس کنه اما
مجبور بشی بخندی تا نفهمه که
هنوز هم دوسش داری
چقدر سخته گل آرزو هاتو تو باغ دیگری ببینی
و هزار بار تو خودت بشکنی و اونوقت آروم زیر لب
بگی
گل من باغچه نو مبارک